دنیای شوم
دنیای شوم

دنیای شوم

قسمت سوم دوستان نظرات فراموش نشه

 *:دویدیم  به سمت صدای میلاد صدا از سالن 1 میومد رسیدیم دیدیم 3 تا از اون مرده ها اونجاست.

افشین : میلاد ما اینارو دنبال خودمون میکشونیم سمت رستوران تو هم بیا چون هیچی نیوردیم با خودمون از ترس یادمون رفت

ادامه مطلب ...

خب اینم قسمت دوم برای شما دوستان با نظراتتون خوشحالم کنید و باعث پیشرفت داستان بشید.

  خب اینم قسمت دوم برای شما دوستان با نظراتتون خوشحالم کنید و باعث پیشرفت داستان بشید.

(بسم الله الرحمان الرحیم )

خااااااااااااواوااااااا

افشین:عرفان فرار کن . اقای نصیری نههههههههههههههه

(امیر اقای نصیری رو گرفت منو افشین خودمونو رسوندیم به رستوران پیش میلاد)

عرفان:میلااااااااااد سریع ی وسیله بده از تو اشپز خونه بتونم اینارو بکشم.

میلاد:بیا این قابلمه رو بگیر K

افشین:من میرم در سالن بغلی رو میبندن که نتونن برن اونجا چون بقیه اونجان

عرفان: سریع برو که دارن میرسن

میلا:بیا این چاقو همراهت باشه افشین

افشین:ممنون اما .. .

ادامه مطلب ...

سلام امروز میخوام براتون داستان خودمو که به سبک زامبی هست در اختیارتون بذارم

 سلام امروز میخوام براتون داستان خودمو که به سبک زامبی هست در اختیارتون بذارم لطفا //حتما// با نظراتتون باعث دلگرمی و پیشرفت کارم بشوید 

«بسم اله الرحمان الرحیم»

سلام من عرفانم چند روزه  که مردم به هم حمله ور میشن وهمو گازمیگیرن و همینطوری تبدیل میشن به موجود وحشی با گاز گرفتن و چنگ انداختن من تو این 4 روز داخل قطار زندگی میکنم چون از یزد داشتم به سمت تهران میومدم این اتفاقا افتاد. من چند تا دوست همراه خودم دارم البته تو همین 4 روز با هم دوست شدیم. ولی هیچکدوممون در جریانه این اتفاقات نبودیم که چطور و با سرعت همه گیر شده. این ویدیو اگر به دست هر کسی رسید فورا از این موجودات دوری کنه و بقیه رو دور نگه داره.

افشین:خب بسه دیگه بهتره ببینیم امشب چی باید بخوریم اصلا غذایی تو قطار مونده که به این همه ادم بدیم ؟

میلاد:احتمالا تورستوران 12 تا کوبیده و 6 تا جوجه هست کلا ً 7نفریم .

افشین:خب پس تا یکی دو روزی غذا واسه خوردن داریم

عرفان:ما ایستگاه ورامینیم میتونیم بریم چند تا مغازه که دورو بره مواد غذایی جمع کنیم.

میلاد:این کار خودکشیه اون ادم خورا تیکه پارمون میکنن.

ادامه مطلب ...